نیم قرن تلاش در راه آزادی و برابری
شرق: فریبرز رئیسدانا، اقتصاددان سوسیالیست، استاد دانشگاه تهران، نویسنده، مترجم، روزنامهنگار و فعال سیاسی، روز گذشته در پی ابتلا به بیماری کرونا درگذشت. او متولد سال ۱۳۲۷ و دانشآموخته دکترای اقتصاد از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی از مدرسه اقتصاد لندن بود. دغدغه اصلی رئیسدانا در طول حیات علمی و سیاسی خویش، دفاع از حقوق کارگران
شرق: فریبرز رئیسدانا، اقتصاددان سوسیالیست، استاد دانشگاه تهران، نویسنده، مترجم، روزنامهنگار و فعال سیاسی، روز گذشته در پی ابتلا به بیماری کرونا درگذشت. او متولد سال ۱۳۲۷ و دانشآموخته دکترای اقتصاد از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی از مدرسه اقتصاد لندن بود. دغدغه اصلی رئیسدانا در طول حیات علمی و سیاسی خویش، دفاع از حقوق کارگران و زحمتکشان بود. او در نزدیک به نیمقرن فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود، لحظهای از دفاع از حقوق کارگران و ستمدیدگان در ایران دست برنداشت و در گستره آثار فراوانی که از خود بر جای گذاشت (تألیف و ترجمه آثار متعدد اقتصادی و ادبی، تحقیق و پژوهشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، سخنرانیها، مقالات روزنامهنگاری، مصاحبهها و…) میراثی گرانبها از خود برای کوشندگان راه آزادی و برابری بر جای گذاشت. برخی از کتب فریبرز رئیسدانا به فارسی از این قرارند: پول و تورم (به همراه فرخ قبادی)، نشر پاپیروس (۱۳۶۸)؛ کمتوسعگی اقتصادی – اجتماعی، نشر قطره (۱۳۷۱)؛ ناموزونیها، نشر سمر (۱۳۷۱)؛ بررسیهایی در آسیبشناسیهای اجتماعی در ایران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی (۱۳۷۹)؛ بررسیهای کاربردی توسعه و اقتصاد ایران (سه جلد)، نشر چشمه (۱۳۸۰)؛ دموکراسی در برابر بیعدالتی، نشر علم (۱۳۸۳)؛ اقتصاد سیاسی شهری و منطقهای/ ماتیو ادل؛ ترجمه فریبرز رئیسدانا، نشر قطره، (۱۳۸۱)؛ اقتصاد سیاسی توسعه، نشر نگاه (۱۳۸۱)؛ جهانیسازی: قتلعام اقتصادی، نشر نگاه (۱۳۸۳)؛ رویکرد و روش در اقتصاد، نشر آگاه (۱۳۸۳)؛ جهانیسازی و جهان ما، گفتوگو با فریبرز رئیسدانا (۱۳۸۴)؛ گفتآمدهایی در شعر معاصر ایران: زمینههای اجتماعی و سیاسی، نشر دیگر (۱۳۸۵)؛ آزادی و سوسیالیسم (چند بحث و نظر)، نشر دیگر (۱۳۸۵)؛ گفتآمدهایی در ادبیات، نشر نگاه (۱۳۸۵)؛ یادی از خیالی (دفتر شعر) نشر نگاه (۱۳۸۶)؛ چند کاوش در سیاست و جامعه، نشر گلآذین ( ۱۳۹۴)؛ بربریت واقعا موجود (ترجمه) (ویراسته کالین لیز و لیو پانیچ)، نشر نگاه (۱۳۹۵)؛ منش روشنفکری، نشر گلآذین (۱۳۹۷).
عقاید و آرای رئیسدانا در راستای تدوین یک پایگاه و سنگر بینشی در دفاع از محرومان و ستمدیدگان و یافتن راهکاری سوسیالیستی در مبارزه علیه سرمایهداری بود و در همه فعالیتهای سیاسی خود از آغاز شروع فعالیت در جبهه ملی دوم در دوره جوانی تا مبارزات مسلحانه علیه رژیم پهلوی و عضویت در سازمان وحدت کمونیستی و فعالیتهای بعد از انقلاب و همچنین در همه آثار علمی و پژوهشی خود به این مهم پرداخت. رئیسدانا درباره بسیاری از موضوعاتی که دغدغه امروز جامعه ایران است، پژوهش میکرد و مینوشت؛ حقوق صنفی و سیاسی کارگران، تأثیر سیاستهای راستگرایانه و نولیبرالی دولتهای مختلف بر زندگی کارگران و لایههای پایینی جامعه، مبارزه با خصوصیسازی، بررسی خط فقر و حداقل حقوق کارگران و حمایت از سندیکاها و تشکلهای کارگری، معضلات فقر، اعتیاد، فحشا، کودکان کار، حاشیهنشینی، تخریب محیطزیست و… . برخی از مواضع رئیسدانا پیش از این در صفحه اندیشه روزنامه «شرق» منتشر شده است.
رئیسدانا در سمینار «خصوصیسازی در ایران» که در دیماه ۱۳۹۷ در مؤسسه پرسش برگزار شد، بحثی نظری و تاریخی درباره خصوصیسازی در ایران و جهان مطرح کرد و گفت: « انقلاب ۱۳۵۷ بیبروبرگرد انقلابی ضدسلطه بود. کارل مارکس نیز انقلاب فرانسه را برحسب نیروی پیروز آن «انقلاب بورژوازی» نامید؛ ولی در انقلاب فرانسه این کارگران، ژاکوبنها، زحمتکشان، گرسنگان پاریس و شهرهای یخبسته فرانسه بودند که انقلاب را به حرکت درآوردند. در ایران نیز آنچه در بطن و متن، در مویرگ خیابانها در جریان بود، خواست تودهها برای حذف سلطهگری بود. در رأس این سلطهگری دربار قرار داشت و در تمام سرمایهها خانواده دربار مشارکت داشتند. خواست انقلاب عدالت، خلعید و قدرت از سرمایه بود؛ چون سرمایه عکسبرگردان همان قدرت سیاسی سلطهگری و حضور چند خانواده مسلط و وابسته به دربار بود». او در ادامه آرمان انقلاب را به شرایط امروز ایران گره زد و گفت: «بعد از جنگ نیز نولیبرالیسم وطنی شکل گرفت که با وامگرفتن از خارج، ایران در دورهای به بدهکارترین کشور جهان در مقایسه با تولید ناخالص داخلیاش تبدیل شد. وامهایی با شرایط سنگین که با خرج آن در جامعه احزابی پا گرفتند و طبقه متوسطی شکل گرفت و سرمست شد. جامعه ایران آثار سردرد بدمستیهای بعد از وامگیریها را در دوره احمدینژاد پس داد. دولت خاتمی در دوره اول به دلیل پشتوانه اجتماعی که داشت، متوجه خطر شد. افسارهای سیاست خصوصیسازی و نولیبرالیسم کشیده شد؛ ولی در دوره دوم خود دولت خاتمی آن چنان عقبنشینی کرد که به واسطه بیکاری، محرومیت و فقر حاصل از سیاستهای اصلاحطلبی دوره دوم، زمینه را برای بهقدرترسیدن احمدینژاد فراهم آورد». او در ادامه روند سیاستهای نولیبرالی را در همه دولتهای بعد از جنگ ادامه داد و گفت: «ما چه توصیهای میکنیم: یکی مشارکت در جنبش ضدخصوصیسازی برای عمق و معنادادن به این جنبش. راهکار مقابل خصوصیسازی انتقال منابع به دولتی گرفتار فساد نیست که در دستانداز منافع شخصی خود و نزاع جناحها گیر کرده است. حذف خصوصیسازی به منزله قدرتدادن به ملیکردن و اجتماعیکردن داراییهاست. باید در همه این جریانها از خواست آمیزهای از عدالت و دموکراسی دفاع کنیم. حذف خصوصیسازی بدون دموکراتیککردن عمیق اجتماعی نامیسر است؛ یعنی بدون حذف فاسدانی که منابع مردمی را از آن خود کردهاند. حق تشکل، حضور سازمانیافته مردم در شوراها و در مجالس ازجمله پیشنیازهای مخالفت با خصوصیسازی است. در تمامی این فرایند فعالان آزادیخواه و عدالتخواه باید در برابر توطئهها و مداخلههای امپریالیستی و صهیونیستی و نیز عربستان سعودی هوشیار باشند. راه ما بههیچوجه با راه آنها همسازی ندارد و باید بر روی دو پای خود راه برویم».
در بهمن ۱۳۹۷ رئیسدانا در نشست «توسعه و موانع آن» به بررسی موانعی که در راه توسعه در ایران وجود دارد، پرداخت: «موانع واقعی توسعه چیست؟ آیا نیروهای اجتماعی بازدارندهاند؟ یعنی طبقهای وجود دارد که مانع توسعه همگانی میشود؛ چون منافع آن با منافع تودههای مردم گره نمیخورد و هرچه ثروت تلنبار میکند، چیزی نصیب مردم نمیشود؟ آیا ساختار قدرت مانع توسعه است؟ آیا سازوکار رانت و بهرهکشی و نظام طبقاتی است؟ یا از طرف دیگر خود بازار کار نمیکند؟ یا سرمایهگذاران دلخورند؟ ابتدا و قبل از هر چیز باید توزیع مشخص شود. تا ساختار توزیع مشخص نشود، نمیتوانیم به تولید برسیم. باید فقر را از بین ببریم تا توسعه داشته باشیم. مانع اصلی فقر و عقبماندگی است. بهترین نیرویی که میتواند آینده را برای خود بسازد، خود مردم هستند. برخی نهادگرایان راستگرا عقیده دارند بازار بهخوبی کار نمیکند. باید به بازار فرصت دهیم تا مکانیسم بازار روغنکاری شود. موانع توسعه یعنی به بازار بیشتر فرصت دهیم. کارگران نیروی کار خود را در بازار میفروشند. با حضور چند میلیون بیکار کارگران چه میتوانند بکنند؛ جز اینکه مدام شاهد پایینآمدن دستمزدها باشند. پایینآمدن دستمزد یعنی پایینآمدن قوه خرید مردم. الان نزدیک سهونیم میلیون زارع داریم. این زارعان محصولشان را با قیمت تضمینی به دولت میفروشند. اگر قیمت تضمینی بالا نرود برای زارعان صرف نمیکند. اگر بخواهید قیمت تضمینی را بالا ببرید، اقتصاددانان راستگرای بازارطلب که دولت هم در همان مسیر قرار دارد، مدعی مداخله در بازار میشوند؛ ولی با وجود این ادعا، خواهان افزایش قیمت ارز هستند. بالاخره دخالت خوب است یا بد؟ میگویند صادرات زیاد میشود. انگار ما منابع خالی داریم که تولید و صادر کنیم. ما که منابع عاطل نداریم؛ بلکه باید از سفره مردم کاست و به صادرات افزود. در ۴۰ سال گذشته کدام ارز صادراتی به تولید اختصاص یافته؟ به جای آن ارز انباشت میشود. این همان بازارگرایی است».
در برنامه «خصوصیسازی؛ فرصتها و چالشها» که در اردیبهشت ۱۳۹۸ گفت: «عدهای خطاهای خصوصیسازیها را در برابر خطاهای اقتصاد دولتی قرار میدهند. ما از دولتیکردن دفاع نمیکنیم. راهحل آرمانی که من به آن اعتقاد دارم، اجتماعیکردن داراییها است. داراییها و زیرساختهای تولید متعلق به جامعه و در درجه اول کارگران است؛ زیرا به دست خود آنها ساخته شده است. اگر هنوز اجتماعیکردن داراییها عملی نیست و اگر قدرت مقاومت صاحبان سرمایه زیاد است، راهحل دیگری وجود دارد و آن ملیکردن است. ملیکردن از سوی هر دولتی شکل نمیگیرد؛ بلکه دولتی که به وسیله اراده مردم شکل گرفته باشد. کارایی بخش خصوصی که عنوان میشود، تنها به معنی کارایی سود است. این بخش کارگران را اخراج میکند تا سودش به خطر نیفتد. این کارگران دچار بسیاری از آسیبهای اجتماعی خواهند شد و زندگی آنان فرو خواهد پاشید. در نهایت دست به شورش کور میزنند و کشته میشوند. ضریب همبستگی بین نومعتادان و فقر و تهیدستی ۸۲ درصد است. این ناشی از همان کارایی سودی است که میگویند. تاکنون به ما آموزش دادهاند که اول باید به توسعه برسیم تا فقر از بین برود؛ اما من اعتقاد دارم تا زمانی که فقر و محرومیت وجود دارد، امکان رسیدن به هیچ توسعهای در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیست».
رئیسدانا در سخنرانیای در سال ۱۳۹۰ درباره جنبش تسخیر والاستریت و یافتن بدیلی برای سرمایهداری چنین گفت: «یافتن بدیل مثل بیماری روانی است. وقتی به قدر کافی از یک بیماری روانی مطلع شوید، درمان را پیدا کردهاید. وقتی به قدر کافی به سمت شناخت دردها و ریشههایش حرکت میکنید، آنجا بدیل پیدا میشود. من بدیلساز برای تاریخ آینده بشر نیستم. من یکی از منتقدان وضع موجودم و به سهم خودم میتوانم بگویم درد کجاست و درمان کجاست. بدیل را باید خود مردم و تودهها بسازند. من بهعنوان یک معتقد به فیلسوف بزرگ هزاره دوم کارل مارکس بدیل را در پراکسیس میجویم. طبق تز هشتم فویرباخ، تمام رمز و رازی که فلسفه را به عرفان و عرفان را به بیهودگی کشاند، دوری آن از عمل است. ما در خود صحنه عمل باید بدیل را پیدا کنیم. ما بدیل را از حرکت مردم میآموزیم و به نوبه خودمان با شجاعت آن را اعلام میکنیم. وقتی به موضوعی نه بگویید، جنبه اثباتی را هم در آن پیدا میکنید. وقتی مردم نه میگویند و یک چیزی را نمیخواهند، بهخوبی میدانند چه چیزی را میخواهند.
برای کسانی که مثل من میاندیشند و مخالف وضع موجود هستند، جامعه سرمایهداری متضمن رنج و درد و اندوه عمیق مردم است. این جامعه باید عوض شود و مسیر آیندهاش باید در خود تودهها و مبارزان اجتماعی تعیین شود. در این سنوسال برایم مهم نیست که به چه هدف قابل لمس بورژوایی دست پیدا کنم. مهم این است که آیا راهی که میروم، درست است؟ راهی که من میروم، نقد وضع موجود و آگاهیرساندن به این وضع است و تلاش برای اینکه همگان با هم بیندیشیم. خرد جمعی ارزش فراوانی دارد؛ بهویژه وقتی که با شور و آرمانهای مربوط به ساختن دنیایی دیگر همراه شود. یکی از ارزشها و کارهایی که نیروهای پیشرو انجام میدهند، داشتن آلترناتیو و یافتن جایگزین و زایایی و بازتولید نظام سازماندهی است. من یک سوسیالیست انقلابیام؛ ولی بههیچوجه بدیل من دیکتهکردنی در نظم اجتماعی نیست. من بدیلم را به میدان میآورم تا نشر و اشاعه پیدا کند؛ چون حرفی است که درخواست حقوق زحمتکشان و کارگران را در خود دارد. ما وارث همه گذشتهها با همه اشتباهاتش هستیم؛ همه احزابی که پایهگذار جنبش چپ در این مملکت بودند، فارغ از نقدی که به آنها داریم؛ از سوسیالدموکراتهای باکو تا گروه ۵۳ نفر و حزب توده و جنبش مسلحانه پر از میراث و اشتباه بودند. ما باید درس بگیریم. با این میراث من به سهم خودم میتوانم چیزی را در دست بگیرم و به جنبش والاستریت و جنبشهای اروپایی و بهار عربی ارمغان کنم و بگویم این هم تجربههای ماست. من که صدایم دارد یواشیواش ضعیف و خاموش میشود؛ اما صداهای جوانتر و نیرومندتر این مجموعه را میگیرند و میبرند جلو. من به سوسیالیسم اعتقاد دارم». صدای پرصلابت فریبرز رئیسدانا در ۲۶ اسفند پس از شش روز مبارزه با بیماری کرونا خاموش شد، هرچند راهی که او در آن گام میزد، ادامه دارد و آثار و مقالات او کماکان در میان دانشجویان و مخاطبان علاقهمند تأثیرگذار است.
برچسب ها :رئيس دانا،كرونا،اقتصاددان
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰